پزشکی 90 یزد
پزشکی 90 یزد

  دانشجوی سال اولی: دانشجویی که فکر می‌کند با تحصیلات دانشگاهی می تواند آینده‌ی بهتری برای خودش بسازد.

دانشجوی سال دومی: دانشجویی که فکر نمی‌کند با تحصیلات دانشگاهی بتواند آینده‌ی بهتری برای خودش بسازد.

دانشجوی سال سومی: دانشجویی که مطمئن شده است با تحصیلات دانشگاهی نخواهدتوانست آینده‌ی بهتری برای خودش بسازد.

دانشجوی سال چهارمی: دانشجویی که دیگر نه فکر می‌کند، نه به چیزی اطمینان دارد و نه آینده‌ی برای خود متصور است.

(فقط 4 سال دارن اینا، برای لیسانس تنظیم شده بوده این متن.)


مشروط: دانشجویی که به خاطر علاقه‌ی زیادش به درس خواندن، مورد حسادت قرارگرفته و از این رو دانشگاه او را ملزم کرده است که در ترم بعدی بیش از حد معینی واحد انتخاب نکند تا به بقیه هم برسد! کلمه مشروط از «مشروطه» می‌آید که عده‌ای معتقدند باعث رونق گرفتن دانشگاه در ایران شد. عده‌ی دیگری هم معتقدند که رونق گرفتن کار مشروط‌ ها باعث اضمحلال مشروطه شد.

تقلب: دانش دوپینگی


جزوه: دست نوشته‌هایی که گمان می‌شود عصاره‌ی یک کتاب است. اما در واقع تفاله‌یبخشی از آن است. دستگاه تفاله‌گیری «استاد» نامیده می‌شود.

استاد حل تمرین: دانشجوی ترم بالاتری که در ازای گرفتن چندرغاز پول و شنیدن لفظ«استاد» چنان از خودبیخود می‌شود که تن به خوردن  گچ تخته و مسخره شدن توسط  دانشجویان می‌دهد.

خرخوان: موجودی که توانایی مطالعه‌ی مداوم به مدت 72 ساعت را دارد. نطفه‌ی اینموجودات در دوره‌ی دبیرستان بسته می‌شود و در کلاس‌های کنکور به بلوغ می‌رسند.

تریا: محلی برای فرار از غذای سلف که در این حالت مصداق بارز از چاله به چاه افتادن است. اما صرفنظر از ارزش غذایی آن، از لحاظ فرهنگی اهمیت زیادی دارد.

سلف (غذاخوری): فعال‌ترین آزمایشگاه و واحد تولیدی هر دانشگاه که توانایی تبدیلموجودات گوناگون به غذا را دارد. یکی از رایج‌ ترین توانایی‌ها که شرط لازم اولیه برای سلف نامیده شدن یک مکان محسوب می‌شود، توانایی بازیافت چمن‌های محوطه به شکل قرمه‌سبزی است.

جلبک: نوعی دانشجو با آی‌کیوی حیرت‌برانگیز و توانایی جزوه نوشتن حتی از رویسرفه‌های استاد. تراکم زیستی این جانداران در دانشکده‌های علوم انسانی بیشتراست.

دکتر: لفظی که تا پیش از دوران  ... یک پیشوند لذت‌بخش بود وپس از آن فحشی زشت محسوب می‌شود. با این حال، به دلایل روانی ناشناخته‌ای تمام دانشجویان رشته‌های پزشکی، دندانپزشکی، داروسازی و دامپزشکی همچنان علاقه‌ی وافری دارند که از ترم اول تحصیل ، دیگران آنها را با این لفظ خطاب کنند.

کافور: ماده‌ی اصلی تشکیل دهنده‌ی غذاهای سلف پسران که گویا از قدیم با عارضه‌ی «زنگ‌زدگی» در ارتباط بوده است چرا که شاعر فرموده: برعکس نهند نام زنگی کافور!

بورسیه: همزمانی کار و تحصیل که ماحصل آن تلفیق درس‌نخوانی و از زیر کار در رویی است.

تحقیق: تالیف یا ترجمه‌ی بخشی از کتابی که استاد در نظر دارد بعدا به نام خودش. چاپ کند در ازای گرفتن مقدار ناچیزی نمره.

پروپوزال: نوشته‌ی بی ربط کوتاهی که در آن درباره‌ی نوشته‌ی بی‌ربط بلندی که بعدا نوشته یا کپی پیست خواهد شد، توضیح داده می‌شود.

پایان‌نامه: تایپ یا کپی-پیست کردن مقداری متن پراکنده در کتابها وپایان‌نامه‌های قدیمی‌تر در یک فایل و پرینت گرفتن از آنها و صحافی کردن مجموعه. خوشبختانه با پیشرفت علم و تکنولوژی، تمام این فرآیندها با صرف هزینه‌ی معقولی به طور کاملا خودکار و بدون دخالت دست و ذهن انجام می‌گیرد.

دانشنامه (مدرک): درپوش کوزه.

جابجایی (دانشجویی): تفاوت علمی دانشگاه‌ها به زبان پول.

جوات: دانشجویی که طبق آخرین مدهای 10 سال قبل لباس می پوشد و با آخرین مدهای20 سال قبل زندگی می کند و مثل 30 سال قبل فکر می کند. جوات‌ها معمولا آینده مثبتی در مشاغل دولتی دارند.


پاچه‌خواری: یکی از راه‌های گرفتن نمره از اساتید به طور شرافتمندانه. البتهشرافتمندانه در قیاس با سایر راه‌ها!

انتظامات: شحنه‌ی دانشگاه و مسئول برقراری نظم حتی به قیمت بی‌نظمی. ستادکارآفرینی برای اقوام و خویشان فاقد تحصیلات دانشگاهی و بعضا دبیرستانی مسئولان دانشگاه.

کفش پاشنه بلند (تق تقی): ابزار تولید آژیر ورود و یا نزدیک شدن دختران دانشجو (گاهی اوقات البته)

خر زدن: تنها نوع حیوان‌آزاری که انسان‌ها روی خودشان هم انجام می‌دهند. خر زدندر شب‌های امتحان به پیک (peak) خود می‌رسد.

روح: عضوی از استاد که در جلسه‌ی امتحان و پس از دیدن برگه‌ی سوالاتی که ربطچندانی به درس‌ها ندارد، از آن به وفور یاد می شود. ادامه‌ی عملیان بر روی برگهدنبال می‌شود.


افتادن: سقوط از بالا به پایین که به خاطر عوامل مختلفی چون جاذبه‌ی زمین، درسنخواندن، جزوه نداشتن، شکست در عشق و امثال آنها اتفاق می‌افتد.

ازدواج دانشجویی: اشتباه صنفی.

کتابخانه: جایی برای حرف زدن، خوابیدن، رد و بدل کردن جزوات و فایل‌های بلوتوثی، اس ام اس فرستادن و بعضا رونویسی تکالیف و تمرین‌ها.

حذف ترم: خودکشی آبرومندانه از ترس مرگی مفتضحانه.




نظرات شما عزیزان:

ovies
ساعت1:21---19 مرداد 1391
هنوز دست‌هایم در دست‌های تو که باران بارید و تو رفتی چتر بیاوری و من هنوز که هنوزه روی نیمکت‌ منتظرم؛

یا باران بند بیاید، یا تو با چتر یا بی چتر فقط بیایی...!!!



وبلاگتون عالیه؛به منم سر بزن؛و اگه با تبادل لینک موافقی منو به اسم وبلاگم لینک کن و خبر بده تا لینکت کنم


شیما
ساعت13:46---18 مرداد 1391
خیلی جالب بود. مرسی
پاسخ:tnx


parisa y
ساعت12:33---17 مرداد 1391
خیلی بامزه بود پاسخ:mamnoon az nazaretun

...
ساعت12:05---17 مرداد 1391
ما اصلا تا سال هفتم زنده نمیمونیم که بخوان متن رو ادامه بدن!!!

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در تاريخ دو شنبه 16 مرداد 1391برچسب:, توسط سروش محمدی |
.: Weblog Themes By LoxBlog :.