پزشکی 90 یزد
پزشکی 90 یزد

 

جنی

یه روزی یه مرده نشسته بود و داشت روزنامه اش رو می خوند که زنش یهو ماهی تابه

رو می کوبه سرش.

مرده میگه: برا چی این کارو کردی؟

زنش جواب میده به خاطر این زدمت که تو جیب شلوارت یه تیکه کاغذ پیدا کردم که توش

اسم جنى (یه دختر) نوشته شده بود ...

مرده میگه وقتی هفته پیش برای تماشای مسابقه اسب دوانی رفته بودم اسبی که

روش شرط بندی کردم اسمش جنی بود.

زنش معذرت خواهی می کنه و میره به کارای خونه برسه.

سه روز بعدش مرد داشت تلویزین تماشا می کرد که زنش این بار با یه قابلمه ی بزرگتر

کوبید رو سر مرده که تقریبا بیهوش شد.

وقتی به خودش اومد پرسید این بار برا چی منو زدی?
 
زنش جواب داد آخه اسبت زنگ زده بود



 



نظرات شما عزیزان:

ملیحه کوکب
ساعت23:48---12 شهريور 1391
بامزه بود که!پاسخ:نظر لطف شماست.

مسخ
ساعت19:06---11 شهريور 1391
بینهایت بی مزه بود ولی خندمم گرفت به بی مزگیش .
پاسخ:همین که شما خندتون گرفت واسه ما کافیه.


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در تاريخ شنبه 11 شهريور 1391برچسب:, توسط مهرداد منصوری |
.: Weblog Themes By LoxBlog :.