صبحی مادری برای بیدار کردن پسرش رفت.
مادر: پسرم بلند شو. وقت رفتن به مدرسه ست.
پسر: اما چرا مامان؟ من نمی خوام برم مدرسه.
مادر: دو دلیل به من بگو که چرا نمی خوای بری مدرسه.
پسر: یک که همه ی بچه ها از من بدشون میاد. دو همه ی معلما از من بدشون میاد.
مادر: اُه خدای من! این که دلیل نمی شه. زود باش تو باید بری به مدرسه.
پسر: مامان دو دلیل برام بیار که من چرا باید برم مدرسه؟
مادر: یک تو الآن پنجاه و دو سالته . دوم اینکه تو مدیر مدرسه هستی!!!
نظرات شما عزیزان:

پاسخ: :)

پاسخ: اوه اوه! چه دل پری داری!!!! :)

پاسخ: ;)